موسسه مالی توسعه
انرژی مقرون به صرفه و پاک، دسترسی گسترده به مراقبت های بهداشتی و آموزش، مشاغل و زیرساخت های با کیفیت، شهرهای ایمن و پایدار. اینها اهداف بسیار بلندپروازانه ای برای کشورهای در حال توسعه هستند، پس چگونه می توانیم به آنجا برسیم؟ با جمع آوری حدود 2.5 تریلیون دلار اضافی سالانه تا سال 2030.
این است: توسعه مالی بدون بسته بندی
در سال 1944، مفهوم مالی توسعه متولد شد. مؤسساتی مانند بانک جهانی برای تأمین مالی بازسازی زیرساختها و خدمات حیاتی در سراسر تلاشهای کشورهای اروپایی جنگزده ایجاد شدند.
از آن زمان، منابع مالی توسعه به آنچه امروز است تبدیل شده است: تأمین مالی پروژه هایی که کیفیت زندگی و رفاه مردم را در کشورهای در حال توسعه بهبود می بخشد.
در سپتامبر 2000، زمانی که همه اعضای سازمان ملل متحد بر سر مجموعه ای از اهداف توسعه که باید تا سال 2015 به آنها دست یابند به نام “اهداف توسعه هزاره” به توافق رسیدند، یک نقطه عطف مهم اتفاق افتاد.
ایده؟ برای گردآوری رهبران جهان پیرامون تلاشهایی برای مبارزه با فقر شدید، گسترش دسترسی به مشاغل با کیفیت و مراقبتهای بهداشتی و موارد دیگر.
با نزدیک شدن به سال 2015، سازمان ملل 17 هدف توسعه پایدار جدید را تشکیل داد که باید تا سال 2030 به آنها دست یافت. هدف آنها پیشبرد پیشرفت در مواردی مانند: آب پاک، زیرساخت، آموزش، کشاورزی پایدار، بهبود تحرک و غیره بود.
پایداری نیروی ارتباطی بین آنهاست که بر تعادل لازم بین رشد اقتصادی، شمول اجتماعی و حفاظت از محیط زیست تاکید دارد.
کل سرمایه گذاری مورد نیاز برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار در اقتصادهای نوظهور بین 3.3 تا 4.5 تریلیون دلار در سال است.
در حال حاضر، فقط نیمی از راه را داریم. طبق گزارش سازمان ملل متحد، تا سال 2030 سالانه 2.5 تریلیون دلار شکاف مالی توسعه وجود دارد.
از نظر تاریخی، تأمین مالی توسعه عمدتاً از مؤسسات عمومی تأمین می شود که متعلق به سهامداران دولتی و اداره می شوند.
همچنین می تواند از موسسات چندجانبه مانند بانک جهانی باشد. آنها از چندین دولت عضو کمک مالی دریافت می کنند و از آن در پروژه های کشورهای در حال توسعه استفاده می کنند. در حال حاضر حدود یکصد و چهل کشور واجد شرایط دریافت وام از بانک جهانی هستند.
با این حال، این شکاف بودجه سالانه را نمی توان به تنهایی توسط نهادهای دولتی پر کرد. برای انجام این کار، بخش خصوصی – فکر کنید شرکت های چند ملیتی یا موسسات مالی – باید نقش اصلی را ایفا کنند.
سازمانهای خصوصی میتوانند سرمایه بیشتری، دسترسی به سرمایهگذاران، ساختار تخصصی و یک شبکه جهانی ارائه دهند.
این می تواند یک سرمایه گذاری مستقیم مانند افتتاح یک کارخانه یا یک سرمایه گذاری سبد سهام باشد، مانند خرید یک مدیر دارایی از یک دولت برای تامین آب پاک.
بیایید به مثالی از نحوه عملکرد مالی توسعه نگاه کنیم. فرض کنید یک آژانس دولتی در صحرای آفریقا، برای ایجاد زیرساخت های جدید برای تامین آب پاک. در حالی که این ممکن است به طور شهودی “توسعه ای” به نظر برسد، یک موسسه مالی توسعه به طور کامل ارزیابی می کند که آیا این به عنوان یک فرصت مالی توسعه واجد شرایط است یا خیر.
برخی از سؤالات می تواند شامل موارد زیر باشد: آیا زیرساخت ها به مناطقی که برای دسترسی به آب تمیز مشکل دارند، خدمات رسانی خواهد کرد؟ آیا در برابر تغییرات آب و هوایی مقاوم خواهد بود؟ آیا آژانس به کارمندان مشاغل و آموزش با کیفیت ارائه می دهد؟
اگر یک پروژه الزامات لازم را برآورده کند، مؤسسه مالی توسعه این فرصت را با سرمایه گذاران بالقوه – معمولاً کسانی که علاقه مند به حمایت از فعالیت های مالی توسعه هستند، مانند یک سرمایه گذار تأثیرگذار یا مدیر صندوق سرمایه گذاری ESG، مرتبط می کند.
از آنجا، پروژههایی که از اهداف توسعه توسعه پایدار حمایت میکنند و در کشورهای در حال توسعه تأثیر دارند، بودجه مورد نیاز خود را دریافت میکنند و ما یک قدم به بستن آن شکاف سالانه 2.5 تریلیون دلاری نزدیکتر میشویم.
(برچسب ها به ترجمه)بانکداری سرمایه گذاری